جدول جو
جدول جو

معنی دیو زاد - جستجوی لغت در جدول جو

دیو زاد
بچه دیو دیو نژاد، اسب قوی هیکل و تیز دو
تصویری از دیو زاد
تصویر دیو زاد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کی زاد
تصویر کی زاد
(پسرانه)
زاده پادشاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نیوزاد
تصویر نیوزاد
(پسرانه)
پهلوان زاده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیورزاد
تصویر بیورزاد
(پسرانه)
نام سپهسالاری در زمان اشکانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دیوزد
تصویر دیوزد
دیوانه، مجنون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیوباد
تصویر دیوباد
گردباد، باد شدید که هوا را تیره و تار کند، کنایه از اسب یا شتر تندرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیوزاد
تصویر دیوزاد
بچۀ دیو، دیونژاد، کنایه از اسب قوی هیکل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیونژاد
تصویر دیونژاد
آنکه از نژاد دیو باشد، کنایه از بداصل، بدگوهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیو دید
تصویر دیو دید
دیوانه مجنون مصروع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیر زاد
تصویر غیر زاد
جافزاد جه زاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیر زاد
تصویر پیر زاد
زاده پیر پیر زاده، بهیئت پیران تولد یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش زاد
تصویر پیش زاد
آنکه قبلا زاده شده کسی که پیشتر متولد گردیده
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه دیو را مغلوب سازد و در بند کند: طهمورث دیو بند، روز شانزدهم از هر ماه ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو جان
تصویر دیو جان
مرد پیر و سالخورده، تاریک دل، بد نفس
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره بادمجانیان جزو دسته شابیزکها دارای برگهای کامل. گلهایش برنگ سفید و بنفش کم رنگ و قرمز و صورتی و زرد دیده میشود در حدود 70 گونه از این گیاه شناخته شده که همگی در نواحی معتدل و گرم میرویند عوسج عرقد حضض فیل زهرج فیل زهره آسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو زده
تصویر دیو زده
جن زده مصروع مجنون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو زاده
تصویر دیو زاده
بچه دیو دیو نژاد، اسب قوی هیکل و تیز دو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو ساز
تصویر دیو ساز
پرورده دیو، شیطان منش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو گاه
تصویر دیو گاه
دیوستان دیو خانه
فرهنگ لغت هوشیار
مقام دیو مکان دیو، صحرایی که از آبادی دور باشد، جایگاه خراب خرابه، چراگاه دور دست، سرد سیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو مار
تصویر دیو مار
اژدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو مرد
تصویر دیو مرد
مرد بد درون مرد پلید شیطان منش، مرد بیابانی وحشی، غول نسناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو نژاد
تصویر دیو نژاد
آنکه از نژاد دیو باشد، بد اصل بد گوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوزاد
تصویر دیوزاد
بچه دیو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو زد
تصویر دیو زد
جن زده مصروع مجنون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو باد
تصویر دیو باد
گرد باد، تند دو (اسب) تند رو (شتر)، جنون دیوانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو زای
تصویر دیو زای
دیو زاینده زنی که بچه های شیطان صفت زاید، غضب آلود تند خوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو سار
تصویر دیو سار
بدخو، تندخو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوباد
تصویر دیوباد
گردباد، جنون، دیوانگی
فرهنگ فارسی معین